
44 سال پیش در چنین روزی علامه طباطبایی نابغه علم و فلسفه و عرفان، حکیم و فقیه معاصر شیعه و مفسر بزرگ قرآن به دیدار حق شتافت. سیدمحمدحسین طباطبایی در سال ۱۲۸۱ شمسی، در خاندان علم و تقوا در تبریز متولد شد. مدت زیادی از تحصیل محمدحسین نمیگذشت که علاوه بر قرآن مجید، کتابهای گلستان، بوستان، اخلاق مصور، تاریخ معجم، ارشاد الحساب، نصابُ الصبیان و دیگر کتابهای متداول در مدارس آن روز را فراگرفت.
علامه طباطبایی صرف و نحو و معانی و بیان را نزد مرحوم شیخ محمدعلی سرابی آموخت و پس از آن سطوح عالی در فقه، اصول، فلسفه و کلام را در زادگاه خود تحصیل کرد. وی از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ شمسی همه درسهای مربوط به سطح را آموخت و با شور و شوق بسیاری کتابهای مربوط به ادبیات، فقه، اصول، کلام و معارف اسلامی را نیز فراگرفت. شهرت علامه طباطبایی در تهران و حوزههای علمی ایران، هنگامی آغاز شد که از تبریز به قم مهاجرت کرد و درس تفسیر و فلسفه و بحث و گفتوگوهای علمی را شروع کرد.
در همین راستا ایکنای آذربایجان شرقی نشستی را با حضور حجتالاسلام سعید علیزاده، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تبریز، میکائیل جمالپور، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور تبریز، هاله عبدالهی راد، مدیرمسئول موسسه فرهنگی مبین و مدرس دانشگاه، خسرو کنعانی، سرپرست سازمان جهاددانشگاهی استان برگزار کرد.

میکائیل جمالپور، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور تبریز، در این نشست معرفی علامه محمدحسین طباطبایی را به عنوان یکی از چهرههای شاخص سال ۲۰۲۶ که روزهای گذشته اعلام شد، تبریک گفت و اظهار کرد: ثبت جهانی شخصیت علامه طباطبایی، نشاندهنده به رسمیت شناخته شدن جایگاه علمی علامه و هم فرصتی برای معرفی گستردهتر اندیشههای ایشان در سطح جهانی است. یکی از ابعاد برجسته شخصیت علامه طباطبایی، دیدگاههای فلسفی ایشان و نقش مؤثرشان در گسترش فلسفه اسلامی است.
وی همچنین درباره دیدگاه علامه طباطبایی در موضوع «اعتباریات» گفت: ایشان اعتباریات را نه امر جعلی و ساختگی، بلکه پدیدهای میان دو حقیقت میدانند: حقیقت پیشین عالم واقع و حقیقت پسین نیازهای انسان.
جمالپور ادامه داد: در تبیین سرایت حکم از یک موضوع به موضوعی دیگر نیز نقش «قوّه وهم» را مطرح میکنند و معتقدند که اعطای حکم در اعتباریات بیش از آنکه براساس تخیل باشد، براساس قدرت وهم صورت میگیرد. این بخش مهمی از دستگاه فکری علامه است و موجب میشود اعتباریات جایگاهی بسیار تأثیرگذار پیدا کنند.

حجتالاسلام سعید علیزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز نیز با اشاره به ثبت جهانی نام علامه طباطبایی در یونسکو، این رخداد را فرصتی مهم برای بازشناسی سهم بزرگ اندیشه اسلامی در افق جهانی دانست و گفت: این رخداد نه تنها احترام به شخصیت علامه است، بلکه یادآور ضرورت بازبینی و بهرهبرداری علمی و فرهنگی از آثار ایشان در داخل جامعه نیز هست. متأسفانه گاه فلسفه اسلامی و آثار بزرگان آن در سطح داخلی ناشناخته یا کمارج گرفته شده است؛ در حالی که میراث فکری ما از بسیاری ظرفیتهای موجود در سطح عمومی جلوتر و غنیتر است.
وی افزود: یکی از دستاوردهای مهم علامه طباطبایی، تأکید بر مباحث روششناسی و معرفتشناسی دینی بود؛ موضوعی که در سنت فلسفه اسلامی کمتر به صورت نظاممند مطرح شده بود. آموزههایی مانند «اعتباریات»، نقش «قوه وهم» و «تخیل خلاق»، و تمایز میان عقل نظری و عقل عملی، از نوآوریهای ایشان است که در تفسیر المیزان و رسالهها و مقالات ایشان به وضوح قابل مشاهده است.
علیزاده ادامه گفت: علامه طباطبایی نشان داد که دین علاوه بر بعد نجات اخروی، دارای کارکردهای اجتماعی بنیادین نیز هست. پس از تأیید حقانیت دین توسط عقل نظری، عقل عملی باید زمینههایی را فراهم آورد که آموزههای دینی به قواعد و قوانین اجتماعی و نهادی قابل اتکا تبدیل شوند؛ فرآیندی که جامعهای منظم، عادل و متمدن را میسازد. این رویکرد تفاوت بنیادین با تحلیلهای صرفاً کارکردگرایانه غربی دارد، زیرا علامه هم مبانی معرفتشناختی و وجودشناختی دین را تضمین میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز درباره اهمیت «وهم» و «تخیل» در اندیشه علامه تشریح کرد: علامه تخیل خلاق را نه صرفاً به عنوان سازوکار روانشناختی، بلکه بهعنوان افق ظهور هستی در آگاهی انسان میفهمد. انسان با خیال خلاق حقایق ملکوتی و مثالی را به صورت ادراک وجودی تجربه میکند. این دیدگاه پیوندی میان عرفان شیعی، نظریه اصالت وجود و فلسفه عملی برقرار میکند و امکان استخراج احکام اعتباری و قواعد اجتماعی را فراهم میآورد.
وی همچنین بر اهمیت کاربردی این آموزهها در هنر، فرهنگ و نهادهای اجتماعی تأکید کرد و گفت: وقتی تخیل خلاق به عنوان منبع معرفتی پذیرفته شود و اعتباریات پایههای فلسفی پیدا کنند، هنر ایرانی _ اسلامی میتواند در قالبی منسجم و فلسفی ظهور یابد و حامل ساختارهای معرفتی و تمدنی شود. این امر به تقویت پیوند میان فلسفه اسلامی، هنر و نهادهای فرهنگی کمک میکند و در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی مؤثر است.
علیزاده با تأکید بر ضرورت پژوهشهای تخصصی و برنامههای آموزشی افزود: باید مجموعههای آموزشی و پژوهشی درباره روششناسی و معرفتشناسی علامه تدوین و منتشر شود و کارگاهها و نشستهای تخصصی پیرامون مباحثی مانند اعتباریات، عقل عملی و تخیل خلاق برگزار شود. همچنین کمیتهای علمی برای رصد و مقابله با سوءاستفاده از مفاهیم فلسفی در فضای عمومی و رسانهای شکل گیرد.
این استاد دانشگاه تبریز بیان کرد: میراث علامه طباطبایی آغاز راه است و ما مسئولیت داریم آن را با پژوهشهای دقیق و کاربردهای متعهدانه پاس بداریم و در خدمت توسعه علمی، فرهنگی و تمدنی جامعه قرار دهیم.

به گزارش ایکنا، هاله عبداللهی راد، دانشآموخته دکتری فلسفه دین و مدیرمسئول مؤسسه فرهنگی مبین نیز در ادامه نشست به دستاوردهای فلسفی و دینی علامه سید محمدحسین طباطبایی که نوآوریهای قابل توجهی در حوزه فلسفه اسلامی محسوب میشوند، اشاره و اظهار کرد: یکی از مهمترین نوآوریهای علامه طباطبایی این بود که نظام فلسفی اسلام را از حالت صرفاً شهودی و عرفانی، که صدرالمتألهین بر آن تأکید داشت، کمی خارج کرده و بُعد عقلانی آن را تقویت کرد. این رویکرد نقش مهمی در تبیین دین ایفا میکند؛ زیرا علامه معتقد بودند دین تنها برای سعادت اخروی نازل نشده، بلکه دارای کارکردهای اجتماعی نیز هست.
وی افزود: به باور علامه، کارکرد اجتماعی دین ناشی از «عقل عملی» است. بدین معنا که پس از تأیید حقانیت دین توسط عقل نظری، عقل عملی با بهرهگیری از ادراکات اعتباری، قوانین و قواعد مناسب برای جامعه انسانی استخراج میکند. نتیجه این فرآیند شکلگیری جامعهای دیندار، منظم، عادل و متمدن است. این نگاه، علاوه بر آنکه با برخی نظریههای جامعهشناسی غرب مانند دورکیم مقایسه میشود، فراتر رفته و بر موضوع اینکه دین حقیقت و هم کارکرد اجتماعی دارد، تأکید میکند.
عبدالهیراد در ادامه تشریح کرد: در تحلیل مراتب «وهم» و «خیال»، علامه طباطبایی رویکردی کاملاً فلسفی و هستیشناختی داشتند. ایشان معتقد بودند انسان با تخیل خلاق خویش، حقایق ملکوتی را به صورت ادراک وجودی تجربه میکند و این تجربه در افقی میان عالم ماده و عالم قدس رخ میدهد. این دیدگاه در آثار ایشان از جمله «رسالت الولایه» بهروشنی تبیین شده و نشاندهنده تلفیق عرفان شیعی با نظریه «اصالت وجود» است.
این مدرس دانشگاه همچنین مطرح کرد: این دستگاه فکری، الهامبخش شاگردان و پیروان علامه از جمله دکتر سیدحسین نصر بوده است، که در آثار خود مفهومی به نام «علم قدسی» را معرفی میکنند؛ علمی که ریشه در اتصال و شهود دارد و فراتر از دادههای صرفاً تجربی است.
انتهای پیام